صلح بدون عدالت تامین نمیشود

داكتر سيما سمر رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، می گوید در صورتی که عدالت در کشورهای بعد از جنگ تامین نگردد، آوردن صلح دشوار است.داکتر سیماسمر که در " کمپاین سرتاسری حمایت از عدالت در افغانستان" سخن می گفت، تاکید کرد که " صلح بدون عدالت تامین نمی گردد".
خانم سیماسمر، عدالت را یکی از پایه های اساسی اسلام خواند و افزود که در کشور عدالت تامین نشده و عدم تطبیق آن باعث افزایش مشکلات امروزی شده است. به گفته ي وی، عدالت تنها برای امروز و فردا ضروری نیست، بلکه برای هر زمان حتمی است.رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر می گوید تطبیق عدالت در کشورهای درحال جنگ و بعد از جنگ، یکی از ضرورت های جدی جامعه است. او گفت:" عدم تطبیق عدالت بر جرایم گذشته، سبب تقویت فرهنگ معافیت و ادامه ي بی عدالتی در یک کشور می شود. حالا این کشور افغانستان باشد و یا سودان، و یا هرکشور دیگری. درصورتی که با جرایم گذشته برخورد جدی صورت نگیرد، فرهنگ معافیت ادامه پیدا می کند؛ چنانچه ما در افغانستان می بینیم
".داکتر سیماسمر تاکید دارد در صورتی که موضوع تطبیق عدالت در کشور در سال 2000 و2003 جدی گرفته می شد، امروز کسی در افغانستان بی عدالتی کرده نمی توانست. او، به عنوان نمونه در مورد بی تفاوتی دولت در راستای تامین عدالت در کشور، به عدم برخورد جدی با مساله ي غصب زمین های شیرپور کابل اشاره کرد و افزود، اگر برخورد جدی با قضیه شیرپور صورت می گرفت، زمین های دیگر عضب نمی شد. رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر تاکید کرد برای تامین عدالت در کشور، باید به جرایم گذشته رسیدگی شود تا آینده بهتری برای نسل بعدی مهیا شود.
او همچنان افزود ": اجرای عدالت «اعدام» نیست دولت افغانستان در سال 2005 به منظور رسیدگی به جنایات گذشته، برنامه عدالت انتقالی را به همکاری کمیسیون مستقل حقوق بشر و سازمان ملل متحد طرح کرد که این برنامه به تایید 95 درصد از باشندگان کشور قرار گرفت."
داکتر سیماسمر، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر می گوید عدالت تنها با اعدام کردن، و یا زندان نمودن کسانی که در جرایم گذشته دست داشته اند، تامين نمي شود؛ بلکه برای تامین عدالت راه های دیگری نیز وجود دارد. خانم سیما سمر می گوید:"عدالت، حتمی نیست که ما یک کسی را زندانی بکنیم و یا کسی را اعدام بکنند و یا هم مجبور به ترک کشور کنند. تامین عدالت راه هاي مختلف دارد. حتا اگر یک فرد حاضر می شود و اعتراف می کند که در گذشته چنین جرایمی را انجام داده و از خانواده های قربانیان معذرت می خواهد، نوعی از عدالت است».
با این حال وی می گوید اگر کسانی که در گذشته به جرایم ضد بشری دست داشتند، به جرایم شان اعتراف می کنند و می گویند که در آینده خود را اصلاح کرده و به جرایم ضد بشری اقدام نمی نمایند، نوعی از عدالت است. خانم سیما سمر علاوه کرد: "ضرورت است حداقل تعدادی از افرادی که متهم به جرایم در گذشته هستند، اعتراف بکنند و یا خود را اصلاح کنند تا کارهایی را که در گذشته انجام داده اند، ادامه ندهند. حداقل بگویند که درگذشته اشتباه کرده اند و حالا نمی خواهند اشتباه بکنند و از مردم معذرت بخواهند".
با این حال، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر تامین عدالت را از وظایف عمده ي دولت خواند و تاکید داشت که این کمیسیون و دیگر نهادهای جامعه مدنی و مردم، نیروهای اصلی برای تامین عدالت در کشور هستند. او گفت با آن که دولت افغانستان کنوانسیون دادگاه جزایی بین المللی را امضا كرده، اما تاکنون هیچ قضیه ضدبشری را به این دادگاه ارایه نکرده است. خانم سیماسمر گفت در بعضی حالت هایی که دولت ها توانایی برخورد عادلانه با جرایم و جنایات ضد بشری بزرگ را نداشته باشند، موسسات بین المللی وجود دارند که این گونه دولت ها را کمک کنند. وی می گوید:" افغانستان که در می 2003 کنوانسیون دادگاه جزایی بین المللی را امضا کرد. [بر اساس آن] اگر از می 2003 جرایم ضد بشری و جنگی در افغانستان رخ می دهد و دولت توانمندی تطبیق عدالت را ندارد و یا نمی خواهد تطبیق بکند، در آن صورت می تواند به دادگاه جزایی بین المللی مراجعه بکند. ولی دادگاه جزایی بین المللی به هیچ صورت جرایم گذشته در افغانستان را بررسی نمی کند".رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر، دادگاه جزایی بین المللی را وسیله اي برای رسیدگی به جرایم خواند و گفت برای رسیدگی به قضایای جنایات جنگی و ضدبشری از دادگاه جزايي بين المللي در تمام کشورهای که کنوانسیون این دادگاه را به امضا رسانده اند، استفاده می شود.
خانم سیماسمر ابراز داشت با وجود این که برخی جرایم بزرگ و کوچکی بعد از تصویب کنوانسیون دادگاه جزایی بین المللی در افغانستان صورت گرفته، اما تاکنون هیچ قضیه ای به این دادگاه راجع نشده است. در همین حال داکتر محمد هاشم قاسم زی، معین وزارت عدلیه نیز تطبیق عدالت را یکی از وظایف مهم دولت خواند و گفت حکومتداری و تامین عدالت و حقوق بشر و همچنین توسعه متوازن، راهکارهایي رسیدن به عدالت است. یکی از عوامل عدم تطبیق عدالت در کشور ضعف نهادهای عدلی و قضایی در کشور بوده است. به گفته ي آقای قاسم زی، براساس طرح هایی که برای بهبود وضع سیستم عدلی وقضایی در کنفرانس های بین المللی سنجيده شده، تمام زیربناهای نهادهای عدلی و قضایی تا سال 2012 باید ساخته شود. او افزود که روند ساختن زیربناهای عدلی و قضایی در کشور بطی است و تا سال 2012 این زیربناها ساخته نخواهند شد.
محمد نعیم نظری، هماهنگ کننده ي این نهاد، افزود": ضعف نهادهای دولتی در تطبیق مواد قانون اساسی و بی باوری به حقوق بشر و عدالت باعث شده که دستررسی به حقوق بشری مشکل شود. او گفت حقوق بشر در کشور به "بیانات" محدود شده و دولت و جامعه بین المللی نتوانسته اند حقوق اساسی شهروندان کشور را تامین کنند. وی تاکید کرد که شهروندان افغانستان به قربانیان حقوق بشر مبدل شده و باید تامین عدالت و حقوق بشر در دستور کار دولت و جامعه بین المللی قرار گیرد.
آقای نظری می گوید " جنایتکاران نباید از سوی جنایتکاران و تخطی گر از سوی تخطی گر" مورد عفو قرار گیرند. وی خواهان به رسمیت شناختن جنایتکاران و سلب شرکت شان در دولت شد.عبدالسلام رحیمی، رییس موسسه نشراتی صبا و یکی از برگزار کنندکان اصلی کمپاین سرتاسری حمایت از عدالت در افغانستان، تطبیق عدالت را یکی از نیازهای اصلی امروزی کشور خواند و گفت در جوامع پس از جنگ، زیربناها براساس عدالت و انصاف شکل مي گیرد.
آقای رحیمی که قطع نامه کمپاین سرتاسری حمایت از عدالت را مي خواند، افزو :" افغانستان به مثابه ي کشوری که به تازگی می خواهد دموکراسی را تجربه کند، نمی تواند بدون درنظر داشت عدالت گامی در جهت توسعه سیاسی و پیشرفت اجتماعی بردارد. متاسفانه عمده ترین قربانی جنگ ها در کشور عدالت بوده است. در جنگ ها همیشه حقیقت و عدالت قربانی می شوند". آقای رحیمی می گوید پس از توافق بن، مردم افغانستان امیدوار بودند که عدالت در کشور تطبیق مي شود، اما مصلحت جویی در میان رهبران سیاسی عدالت را نسبت به هرزمان دیگر ضعیف تر ساخت.برگزار کنندگان این کمپاین می گویند دموکراسی بدون اجرای عدالت نهادينه شده نمی تواند و بدون در نظرگیری حق مردم، نمي توان از آنان توقع داشت که در سیستم سیاسی مشارکت داشته باشند. برگزار کنندگان این کمپاین در قطعنامه شان گفتند که بدون در نظرگیری حقوق مردم، نمی توان آنان را شهروند خطاب کرد. به نظر نهادهای برگزار کننده کمپاین سرتاسری حمایت از عدالت، حق شهروندی پیوند نزدیک با تطبیق عدالت دارد و در جوامعی که حق شهروندی وجود دارد، شهروندان برای دفاع از دموکراسی" تا پای جان ایستادگی می کنند".

هرات ،دروازه ارگ ریاست جمهوری !

هر روز که به زمان برگزاري انتخابات نزديکتر مي شويم، رقابت ها فشرده تر، تلاش ها بيشتر و محافل و جلسات با شکوه تر و گسترده تر مي شود. دور دوم انتخابات رياست جمهوري با وضعيتي که در دوران انتخابات قبلي حاکم بود، هم از لحاظ تعداد نامزدها و هم بلحاظ روشها و شعارهاي تبليغاتي نامزدها تفاوتهاي چشمگيري دارد. اگر چه در دور اول هم تعدادي از کانديدان از سواد و تحصيلات کافي برخوردار نبودند و در بين مردم افغانستان و حتا بين اقشار و طبقات خاص اجتماعي نيز شناخته شده نبودند؛ اما اين بار تعداد اين گونه کانديداها، که به دلايل مختلف نام شان را در ليست کانديداهاي رياست جمهوري نوشته اند، بسيار قابل توجه تر از گذشته مي باشند؛
آنچه در هرات با اهمیت تر از باقی شهر ها ی افغانستان رشد ونمو پیدا کرده اینست که از ميان چهل و يک نفر کانديد رياست جمهوري تنها سه- چهار تن آنان در این شهر شهرت یافته اند اما بطور جدی رقابت میان هوا داران حامد کرزی و دکتر عبدالله همچنان بصورت جدی به پیش می روند، به نظر می رسد که باقی کاندیدا ها از همين حالا انگيزه هاي رقابت را در این شهر از دست داده اند . زیرا نه هوادارنی دارند و نه برای آنها انگیزه ای برای رقابت در این شهر وجود دارد. بنا بر اين توجه رسانه ها، اهالي مطبوعات و جامعه مدني به طرف کارکردها، برنامه ها و شعارهاي انتخاباتي دو- سه نفر کانديدمشخصي معطوف گرديده و ساير کانديداها تقريبا به فراموشي سپرده شده اند.
هرچند تا کنون چندین کاندیدای ریاست جمهوری به منظور جلب اعتماد مردم به هرات سفر کرده اند اما هنوز هم رقابت جدی میان دو نامزد مطرح دور دوم ریاست جمهوری ( حامد کرزی و دکتر عبدالله ) بصورت جدی وجود دارد . این دو نامزد فعلا د رهرات دوشادوش هم به جلو می روند . زیرا آنگونه که گفته شد باقی کاندیدا ها تقریبا از نظر ها افتاده اند . سفر این هفته دکتر اشرف غنی احمد زی یکی از نامزدان مطرح انتخابات ریاست جمهوری گواهی بر این مدعی است . با آنکه شماری از مردم در استقبال از وی به میدان هوای هرات تجمع کرده بودند اما آنگونه که مشاهده شد در میان تجمع کنند گان کمتر کسی انگیزه برای رای دادن داشتند . انتخابات این دور متاسفانه بیش از انگه بعنوان بحث گفتمان سیاسی مطرح باشد ، به عنوان ابزار معامله مبدل شده است .

هواداران نامزدان مطرح كه رقيبان اصلي قدرت حساب مي‌شوند، بيشترين حجم تلاش خود براي جذب آراي مردم را در مصرف پول و يا استفاده از امكانات و مراجع نفوذ سياسي و اجتماعي گذاشته اند. هزينه‌ي غذاهاي ظهر و شام براي هزاران گرسنه‌ ،پخش پول براي مساجد و مراكز آموزشي و نهادهاي اجتماعي، تطميع سران اقوام و مراجع نفوذ مذهبي و سياسي، که به هزينه‌هاي گزاف ضرورت دارند، شیوه مبارزات انتخاباتی این دور از انتخابات در هرات است . شاید این وضعیت در مجموع این دور انتخابات و در کل افغانستان وجود داشته باشد ، اما هرات شاهد رفت و آمد های هئیت های از کابل به منظور خرید آراء و جلب اعتماد مردم است .
هرچند این موضوع بعنوان یک آموزه منفی برای قدرت سازی از طریق انتخابات محسوب میشود و می تواند بر مشورعیت اینگونه نظام ها ولو انتخابی، لطمه شدید وارد نماید ، متاسفانه نمایندگان کاندیدای مطرح ریاست جمهوری بشدت بدنبال خرید اعتماد سران قومی ، مذهبی و سیاسی بوده و مبالغی کلانی میان این سران تبادله میشود . هرات بعنوان یک شهر مرزی و تجاری در این عرصه نیز از باقی شهر های کشور پیش قدم شده است ؛
در انتخابات گذشته حد اقل ارزشي كه مردم بدون توقع مادي براي آن تلاش مي‌كردند، تثبيت منافع و خواسته‌هاي قومي آنان بود. اين گرايش قبيلوي و غيرمدني حد اقل مي‌توانست مردم را نسبت به جديت كار و تلاشي كه مي‌كردند آشنا سازد. اما اين بار، اكثر كانديدان تلاش دارند با تطميع پولي و ارضاي خواسته‌هاي كوچك مادي، ارزش معنوي حمايت رأي‌دهندگان را به بهاي مادي كاهش دهند.
گرم شدن فضاي معامله‌ي سياسي مردم را از موقف انتخاب كننده به موقف كالايي پايين کشیده كه حاضر اند خود را به هر قيمتي بفروشند. مهم نيست خريدار كي باشد و مهم نيست قيمت آن چقدر باشد و مهم نيست از رأي شان براي چه هدفي استفاده مي‌شود.
هر کاندید که در هرات سفر کرده برای تجمعات وکشاندن مردم در استقبال از خود ، مبالغی گزافی را به مصرف می رسانند تا از کاروان عقب نمانند . در سفر یکی از نامزدها یکی از نمایندگان وی حاضر بود یک موتر را تا پنج هزار(چند ساعت ) کرایه کند تا به استقبال کاندیدیای مورد نظرش تا میدان هوای برود؛ اساسا پروسه انتخابات یک معادله است تا معامله ؛ به این معنی که مردم میخواهندبا رای خود معادله سیاسی را به نفع خود رقم بزنند تا در سرنوشت شان تاثیرات و تغییراتی بوجود آید . اما آنگونه که بازیگران عرصه مبارزات انتخاباتی به پیش می روند به نظر می رسد که انتخابات این دور رنگ وبوی معنویش را از دست داده است .هرات از این منظر نیز جایگاهی بعد از کابل را بخود اختصاص داده و به همین دلیل از هرات بعنوان دروازه ارگ ریاست جمهوری نام می برند ؛

هرات، دروازه ارگ ریاست جمهوری !



هرچه زمان به روز برگذاری انتخابات دور دوم ریاست جمهوری نزدیک تر می شود ، تنور مبارزات انتخاباتی نیز گرم تر میگردد . چهره شهر ها ، روستاها و شاهراها کاملا عوض شده و مملو از پوستر ها و شعار های یک نواخت و کلی گوی شده است . شهر هرات نیز این روزها برای نامزدان ریاست جمهوری اهمیت خاصی پیدا نموده است . هفته پیش "عبدالله عبدالله " یکی از نامزدان مطرح عرصه انتخابات در این شهر از سوی هزاران شهروند هراتی مورد استقبال قرار گرفت. وی در یک کنفرانس خبری طی اظهاراتی اظهار کرد :" استقبال و شور وشوق که در مردم هرات در حمایت از خود دیدم مرا بیش از پیش برای مبارزه انتخاباتی امید وار ساخت ." آقای عبدا الله طی دو روز اقامت در هرات بیشتر از سوی هوادارن اسمعل خان یکی از پر نفوذ ترین رهبران جهادی و وزیر انرژی دولت حامد کرزی حمایت میشد .
هرچند تا هنوز اسمعل خان رسما از نامزدیی دکتر عبدالله حمایت نکرده است اما هوادارن وی طی دوروز اقامت دکتر عبدالله در هرات نشان دادند که در مبارزات انتخاباتی از دکتر عبدالله حمایت خواهند کرد . گمانه زنی ها این بود که وزیر انرژی افغانستان از نامزدیی حامد کرزی حمایت کرده و به همین منظور وعده امتیازاتی را از رئیس جمهور کرزی بدست آورده و گفته می شود رئیس جمهور کرزی در بدل حمایت اسمعیل خان ، وزارت داخله و اختیار ولایت هرات را به او وعده کرده است . واقعیت هرچه باشد دکتر عبدالله در هرات بگرمی استقبال شده و هوادارن رئیس جمهور کرزی را نگران کرد ه است .


شهروندان هرات که از فرهنگ بالای نسبت به باقی شهر های افغانستان بهره مندهستند در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری متفاوت از دور اول، وارد بازی های انتخاباتی شده آند شعور سیاسی و فهم درست شهروندان هرات تقریبا نامزدان دور دوم ریاست جمهوری را به یک سر درگمی مطلق قرار داده است . هنوز بخوبی نمی توان اذعان کرد که هرات به کدام یکی از نامزدان مطرح ( حامدکرزی ودکتر عبدالله ) رای خواهد داد . آنگونه که کمیسیون انتخابات اذعان کرده است هرات دارای بیش از یک ملیون رای بوده و به همین دلیل برای نامزدان مطرح اهمیت فوق العاده یافته است .
هرچند تا کنون از نامزدان مطرح ریاست جمهوری فقط دکتر عبدالله به هرات سفر کرده و چهره شهر را تقریبا به نفع خود تغییر داده است اما آنگونه که مسوولین کمپاین انتخاباتی حامد کرزی میگویند ، بزودی وی نیز به منظور جلب اعتماد مردم هرات به این شهر سفر خواهد کرد . و اینکه رئیس جمهور کرزی چقدر برای جلب اعتماد مردم هرات موفق خواهد شد ، زود است که اظهار نظری صورت گیرد . در حال حاضر شهروندان هرات به دو قطب حامیان آبی پوش دکتر عبدالله و سه رنگ پوش (پرچم افغانستان ) حامد کرزی ، تقسیم شده است . در این شهر خبری آنچنانه ای از باقی نامزدان ریاست جمهوری بگوش نمی رسد .

به نظر می رسد که طی روز های آینده رقابت میان این دو طیف( حامیان حامد کرزی و دکتر عبدالله ) ، از شدت بیشتری بر خوردار خواهد شد و مبارزات انتخاباتی را رنگ و بوی تازه ببخشد . زیرا در سطح شهر دفاتر متعدد از سوی این دو نامزد مطرح ایجاد شده و تلاش ها برای جلب اعتماد مردم بصورت بسیار گسترده تری آن آغاز گردیده است . پلاکارت ها و لباس های آبی رنگ در سطح شهر ، فعلا چهره شهر را آبی رنگ کرده و تجمعات چند هزار نفری را در پی داشته است . از طرف دیگر حامیان سر سخت حامد کرزی نیز آرام ننشسته طی روزهای اخیر با راه اندازی گیردهمای متعدد نیز در برابر آبی پوشان اظهار وجود نموده اند . انها میگویند، با آمدن رئیس جمهور کرزی یا معاونین وی در هرات شرایط با در صد بالای به نفع آنها مانند دور اول انتخابات ریاست جمهوری تغییر خواهد کرد .
شوروشوق انتخابات بر خلاف انتظار ، به انتخابات پیش رو رنگ وبوی تازه بخشیده و به نظر می رسد جدال نامزدان انتخابات دور دوم ریاست جمهوری پس از کابل در هرات «در» خواهد گرفت . زیرا دو قطبی شدن هواداران دو نامزد مطرح ( حامدکرزی و دکتر عبدالله ) ، تنها در هرات هویدا شده است . به همین دلیل هرات ، برای نامزدان اهمیت پس از کابل یافته و این ظن و گمان را تقویت کرده که ، هرات دروزاه ارگ ریاست جمهوری مطرح شود ؛
ادامه دارد ....

عکس


عکس بامیان

انتخابات ،ائتلاف ها و مصيبت ها!


با نزديک شدن زمان انتخابات رياست جمهوري درکشور، نامزدان رياست جمهوري که خودرا افراد صاحب امتياز وقشر ممتاز جامعه افغانستان مي دانند ؛ دريک فضاي از وسواس، سراسيمگي روحي وبيم از آيندۀ سياسي خود به سر مي برند. از سوي ديگر تمام ناقوس هاي جامعه جهاني همچو غرش رعد به صدا در آمده که انتخابات دور دوم ریاست جمهوری با انتخابات دور اول تفاوت های زیادی دارد . چالش امینتی ؛ عدم شفافیت اصل پروسه ، موجودیت کاندیدا های بعضا ناشناخته شده ، چرخش جبهه های سیاسی در معاملات سیاسی به منظور بدست آوردن امتیازات سیاسی و از همه بد تر چانه زنی های سیاسی بلحاظ احقاق حقوق قومی از سوی برخی رهبران سیاسی ؛ چهره این انتخابت را از دور اول کاملا متفاوت ساخته است .

در حالیکه "سطح نهايت نازل درآمد ملي، نرخ فوق العاده بلند بيکاري، فقر شديد اقتصادي، سقف گرسنه گي وسوء تغذي، مرگ ومير غيرمعمولي کودکان ومادران درافغانستان بلند ترين آمار وارقام را در ميزان ومقياس جهان به خود اختصاص داده است." شايسته نيست كه با احساس روياهاي آرماني ؛ به لشکر چندين ميليوني بيکاران افغانستان وعدۀ وقوع معجزه مبني بر ايجاد مدينه فاضله داده شود، زيرا افاده فرضيه ، نظريه وتيوري با انديشه پراتيک درصحنه عمل فرسخ ها فاصله دارد. اما اين بدان معني نيست كه در بازي هاي انتخاباتي اين مولفه ها از نظر دور نگهداشته شود زيرا آنچه براي مردم اهميت دارد و مهم تلقي مي شود رفع مشكلات شان است حالا توسط چه فرد ، كشور و مجموعه اي ، برای مردم تفاوتی نخواهد داشت .

نبايد انکار کرد که جناح بندي هاي غير اصولي وائتلاف هاي قومي فرهيخته نمايان عوام انديش با پيشينه هاي سياه سياسي ومعايب اخلاقي براي نيل به قدرت دولتي افغانستان هرگز به معني مشارکت ملي نيست، بلکه پشتيباني علني از تفکرات باطله ارتجاعي و تمايلات به کهنه پرستي قرون وسطائي مي باشد. " مشارکت ملی" بدون شک به " اعتماد ملی" ضرورت دارد که با ایجاد و راه اندازی اینگونه سناریو های مضحک بدست نخواهد آمد . زیرا اعتماد ملی جامعه افغانستان توسط همین سناریو گزدانان نابود شده است .

چه به اين افق ديد موافق داشته باشيم وچه مخالف، امروز جامعه غم زده، مسلول وگرسنه افغانستان و مردم بداقبـال آن قرباني سياه ترين زدوبندهاي ارتجاعي سياسي وفداي کثيف ترين ائتلاف هاي هژمونيستاني شده اند ؛ ائتلاف هاي كه ميتواند يك بار ديگر خاطرات جنگهاي تنطيمي در قالب هاي فرسوده تيوريسن هاي واپسگرا و قوم مدار را، زنده خواهد کرد . گوييا دهه هفتاد تكرا شده و ائتلاف هاي قومي سمتي ، زباني و... دوباره سر نوشت مردم رنج كشيده افغانستان را باز هم به سمت نيستي مطلق و محكوم ابدي نزديك مي گردانند ؛

قضاوت ديگران هرچه باشد حقيقت عيان اين است: که عدم موجوديت حزب مقتدر و پيشتاز سياسي وفقدان نيروي منسجم وپيش آهنگ مردمي درکشور باعث آن شده است، تا انگيزه هاي تقسيم فدرت ميان تنظيم ها و آنهاي كه ويراني كشور را به ارمغان آورده اند مهار نشود، بيرحمي سياسي، حق تلفي ها وستمراني ها همچنان جريان داشته و خواسته هاي اصولي مردم که همانا شایسته سالاری درقالب یک حکومت تخصص مدار نه رابطه مدار و قوم مدار ؛ همچنان پايمال شوند ؛

درلیست نامزدان رياست جمهوري ومعاونان آن اسامي شماري از كساني ديده مي شوند كه مردم افغانستان خاطرات بسيار بد ي از آنها دارند . اضافه برآن درگـودال تعصبات(قومي، لساني، زراندوزي، فرقه گرايي و فراکيسون بازي) غرق ودرمنجلاب (قدرت طلبي، تنظيم گرايي، برتري خواهي، شعبده بازي وانحصار گرايي) شناور وغوطه ور مي باشند.

خوش بختانه نکته حساس وحايز اهميت حياتي رامردم رنجديده، عذاب کشيده، بي خانه وبيچاره افغانستان بابيداري، هوشياري، وتفکر عقلاني بخوبي درک کرده واز نظر دور نداشته است و آن اين که: برداشت هاي کهنه، مفکوره هاي بيمار گونه وباورهاي گمراه کننده عصرکهنه پرستی يعني پيروي ازخطوط تنظيمي، حزبي، گروهي وسمتي وتعلقات قومي، لساني ومذهبي را ؛ از روح وروان و از ضمير ووجدان خود بکلي دور ساخته اند .

گيرد هماي ها و نشصت هاي كه طي اين روزها هرچند به حمايت از نامزدي راه اندازي شده است اما در بسياري از اين همايش ها برخي علماء و متنفدين قومي بخوبي خواسته هاي شان را مطرح كرده اند . و آن اينكه جامعه افغانستان از حركت هاي تنظيمي، سمتي و... خاطرات وحشتناكي دارد بنا بر اين وحدت ملي ،عدالت اجتماعي ، امنيت پايدار و شايسته سالاري در قالب يك حكومت فرهيخته را از ضروريات تشكيل يك جامعه ايده آل و حكومت پايدار دانسته اند . علماء روشن ضمیر و دور اندیش افغانستان و همچنین برخی سران قومی ، بخوبی از کاندید مورد حمایت خود خواسته اند : که وحدت ملی و مشارکت سیاسی بدون بدست آمدن اعتماد ملی میسر نخواهد شد .

امتحانی

امتحانی