انتخابات ،ائتلاف ها و مصيبت ها!


با نزديک شدن زمان انتخابات رياست جمهوري درکشور، نامزدان رياست جمهوري که خودرا افراد صاحب امتياز وقشر ممتاز جامعه افغانستان مي دانند ؛ دريک فضاي از وسواس، سراسيمگي روحي وبيم از آيندۀ سياسي خود به سر مي برند. از سوي ديگر تمام ناقوس هاي جامعه جهاني همچو غرش رعد به صدا در آمده که انتخابات دور دوم ریاست جمهوری با انتخابات دور اول تفاوت های زیادی دارد . چالش امینتی ؛ عدم شفافیت اصل پروسه ، موجودیت کاندیدا های بعضا ناشناخته شده ، چرخش جبهه های سیاسی در معاملات سیاسی به منظور بدست آوردن امتیازات سیاسی و از همه بد تر چانه زنی های سیاسی بلحاظ احقاق حقوق قومی از سوی برخی رهبران سیاسی ؛ چهره این انتخابت را از دور اول کاملا متفاوت ساخته است .

در حالیکه "سطح نهايت نازل درآمد ملي، نرخ فوق العاده بلند بيکاري، فقر شديد اقتصادي، سقف گرسنه گي وسوء تغذي، مرگ ومير غيرمعمولي کودکان ومادران درافغانستان بلند ترين آمار وارقام را در ميزان ومقياس جهان به خود اختصاص داده است." شايسته نيست كه با احساس روياهاي آرماني ؛ به لشکر چندين ميليوني بيکاران افغانستان وعدۀ وقوع معجزه مبني بر ايجاد مدينه فاضله داده شود، زيرا افاده فرضيه ، نظريه وتيوري با انديشه پراتيک درصحنه عمل فرسخ ها فاصله دارد. اما اين بدان معني نيست كه در بازي هاي انتخاباتي اين مولفه ها از نظر دور نگهداشته شود زيرا آنچه براي مردم اهميت دارد و مهم تلقي مي شود رفع مشكلات شان است حالا توسط چه فرد ، كشور و مجموعه اي ، برای مردم تفاوتی نخواهد داشت .

نبايد انکار کرد که جناح بندي هاي غير اصولي وائتلاف هاي قومي فرهيخته نمايان عوام انديش با پيشينه هاي سياه سياسي ومعايب اخلاقي براي نيل به قدرت دولتي افغانستان هرگز به معني مشارکت ملي نيست، بلکه پشتيباني علني از تفکرات باطله ارتجاعي و تمايلات به کهنه پرستي قرون وسطائي مي باشد. " مشارکت ملی" بدون شک به " اعتماد ملی" ضرورت دارد که با ایجاد و راه اندازی اینگونه سناریو های مضحک بدست نخواهد آمد . زیرا اعتماد ملی جامعه افغانستان توسط همین سناریو گزدانان نابود شده است .

چه به اين افق ديد موافق داشته باشيم وچه مخالف، امروز جامعه غم زده، مسلول وگرسنه افغانستان و مردم بداقبـال آن قرباني سياه ترين زدوبندهاي ارتجاعي سياسي وفداي کثيف ترين ائتلاف هاي هژمونيستاني شده اند ؛ ائتلاف هاي كه ميتواند يك بار ديگر خاطرات جنگهاي تنطيمي در قالب هاي فرسوده تيوريسن هاي واپسگرا و قوم مدار را، زنده خواهد کرد . گوييا دهه هفتاد تكرا شده و ائتلاف هاي قومي سمتي ، زباني و... دوباره سر نوشت مردم رنج كشيده افغانستان را باز هم به سمت نيستي مطلق و محكوم ابدي نزديك مي گردانند ؛

قضاوت ديگران هرچه باشد حقيقت عيان اين است: که عدم موجوديت حزب مقتدر و پيشتاز سياسي وفقدان نيروي منسجم وپيش آهنگ مردمي درکشور باعث آن شده است، تا انگيزه هاي تقسيم فدرت ميان تنظيم ها و آنهاي كه ويراني كشور را به ارمغان آورده اند مهار نشود، بيرحمي سياسي، حق تلفي ها وستمراني ها همچنان جريان داشته و خواسته هاي اصولي مردم که همانا شایسته سالاری درقالب یک حکومت تخصص مدار نه رابطه مدار و قوم مدار ؛ همچنان پايمال شوند ؛

درلیست نامزدان رياست جمهوري ومعاونان آن اسامي شماري از كساني ديده مي شوند كه مردم افغانستان خاطرات بسيار بد ي از آنها دارند . اضافه برآن درگـودال تعصبات(قومي، لساني، زراندوزي، فرقه گرايي و فراکيسون بازي) غرق ودرمنجلاب (قدرت طلبي، تنظيم گرايي، برتري خواهي، شعبده بازي وانحصار گرايي) شناور وغوطه ور مي باشند.

خوش بختانه نکته حساس وحايز اهميت حياتي رامردم رنجديده، عذاب کشيده، بي خانه وبيچاره افغانستان بابيداري، هوشياري، وتفکر عقلاني بخوبي درک کرده واز نظر دور نداشته است و آن اين که: برداشت هاي کهنه، مفکوره هاي بيمار گونه وباورهاي گمراه کننده عصرکهنه پرستی يعني پيروي ازخطوط تنظيمي، حزبي، گروهي وسمتي وتعلقات قومي، لساني ومذهبي را ؛ از روح وروان و از ضمير ووجدان خود بکلي دور ساخته اند .

گيرد هماي ها و نشصت هاي كه طي اين روزها هرچند به حمايت از نامزدي راه اندازي شده است اما در بسياري از اين همايش ها برخي علماء و متنفدين قومي بخوبي خواسته هاي شان را مطرح كرده اند . و آن اينكه جامعه افغانستان از حركت هاي تنظيمي، سمتي و... خاطرات وحشتناكي دارد بنا بر اين وحدت ملي ،عدالت اجتماعي ، امنيت پايدار و شايسته سالاري در قالب يك حكومت فرهيخته را از ضروريات تشكيل يك جامعه ايده آل و حكومت پايدار دانسته اند . علماء روشن ضمیر و دور اندیش افغانستان و همچنین برخی سران قومی ، بخوبی از کاندید مورد حمایت خود خواسته اند : که وحدت ملی و مشارکت سیاسی بدون بدست آمدن اعتماد ملی میسر نخواهد شد .

1 بازخورد به : “انتخابات ،ائتلاف ها و مصيبت ها!”

نسیم فکرت گفت...

سلام بیگزاد جان
خوبی؟

ارسال یک نظر